پسر عزیزم ♥امیرعلی♥

هفته ی سی و یکم

1394/4/31 0:05
369 بازدید
اشتراک گذاری

نیمایوشیج در تولد یکسالگی فرزندش نوشت :

پسرم یک بهار،یک تابستان،یک پاییز و یک زمستان

رادیدی.از این پس همه چیز تکراریست

جز مهربانی...


امروز 31/04/1394 ، چقدر دیر میگذره بابائی! هنوز دو ماه دیگه مونده، سلامتی باشه انشاءالله

به امید خدا حدود دو ماه دیگه به این دنیای قشنگ پا میذاری و من میخوام که این دو ماه هرچه زودتر به سلامتی و خوبی بگذره.

راستی پسرم ما این چند روز عید فطر رفته بودیم آزادشهر پیش بابابزرگ مامان بزرگ و خاله ها، از پسرخاله ات "امیرعباس" هم عکس گرفتم:

 


 

هفته 31ام:

جای جنین آنقدر در شکم مادر کم است که جنین دیگر نمی تواند مانند گذشته آزادانه در شکم حرکت کند.کسی نمی داند که جنین به چه چیز فکر می کند و از چه چیزی خواب می بیند. اما حالا جنین مرحله REM خواب (که مرحله ای است با حرکت سریع چشم ها) را تجربه می کند، مرحله ای که به طور معمول به عنوان پیش نیاز خواب دیدن در نظر گرفته می شود.

او خواب است. دراین دوران او بیشتر زمان را می‌خوابد. پس ساکت باشید و با صداهای مختلف و شلوغ کاری او را بیدار نکنید. علت تکان نخوردن او همین است و بیخودی خودتان را نگران نکنید. این کوچولو حالا دستهایش را زیرچونه‌‌اش گذاشته و پاهایش را داخل قفسه سینه جمع کرده و چرت می‌زند. جایش کوچک شده و او ترجیح می دهد بخوابد.

موهای لانگو در حال محو شدن است و ابرو، مژه و موهای سرش هم درآمده اند. او فقط آماده جهش به بیرون از شکم شماست منتها دراین هفته‌ها چندان حال و حوصله ندارد.

قد:۴۶,۵ سانتی متر

وزن: ۱۸۲۸ گرم

 

پسندها (1)

نظرات (0)