پسر عزیزم ♥امیرعلی♥

دوباره ماه محرم، بهار نوکرها دوباره اشک پدرها و آه مادرها برای روضه شبیه سه ساله گشتن ها صدای گریه طفل و علی اصغرها آغاز ماه محرم تسلیت باد. پسرم "امیرعلی" خدای علی اصغر(ع) پشت و پناهت باشد. ...

چقدر زود میگذرد... پسرم تو الان 27روزه شدی ، ماشالله پسرم این روزها بسیار روزهای خوب و قشنگیه برای من و مامانی و ما همیشه برای لطف خداوند شکرگزارشیم بخاطر اینکه فرشته ای چون تو رو به ما داده ... الحمدالله تو این مدت خیلی ازت عکس گرفتم که چند تاشو به اشتراک میذارم:     15روزگی امیرعلی   پسرم اینجا 20روزه شده بودی که من اولین بار بردمت حموم، چقد ناز شدی ماشالله   27روزگی پسر گلم امیرعلی   ...

روز میلادت ماندگارترین تاریخ میان صفحات تقویم زندگی پرهیاهوی من است، که تا ابد در ذهنم درخشان میماند.   گل پسرم منت بر سر تقویم نهادی! امروز را سرافراز کردی و باقی روزها را در حسرت گذاشتی. پسرم، عمرم، امیر علی دوستت دارم♥ ...

بلههههههههه...بالاخره... زیباترین هدیه خدا مانند سروشی روح بخش به زندگیمان نور امید دمید... پسرم امیرعلی زمینی شدنت مبارکـــــــــــــــــ♥ پسرم امیرعلی سه شنبه 1394/06/31 در بیمارستان فاطمیه شاهرود پا به این دنیا نهاد خدایا هزاران هزار شکر، الحمدالله که هم حال همسرم و هم حال پسرم خوبه __________________________________________________________________ اینم یه عکس که مامان بزرگت قنداقت کرده و سر دماغتو سیاه کرده(برای چشم و نظر) : ___________________________________________________________ و اینم کارت تولد و واکسنت:     ...

اینم از اتاق  و  سیسمونی قشنگ پسرگلم امیرعلی  ...

یکشنبه 1394/05/04 (چهارم مرداد ماه سال یکهزار و سیصد و نود و چهار) ساعت13 ، "سامیه" کوچولوی عزیز، جیگر دایی پا به این دنیای رنگ و وارنگ ما گذاشت دایی جونم خوش اومدی    انشالله که قدمت خیر باشه گلم، انشالله که دختر خوب و باعث افتخار برای پدر و مادرت بشی عزیزم. خوب پسرم، اینم از دختر عمه ات ، دیگه حالا نوبتی هم باشه نوبت توست امیرعلی انشاءالله تا پایان شهریور هم پسر گلم به جمع خونواده ی دوست داشتنیمون میپیونده ...

نیمایوشیج در تولد یکسالگی فرزندش نوشت : پسرم یک بهار،یک تابستان،یک پاییز و یک زمستان رادیدی.از این پس همه چیز تکراریست جز مهربانی... امروز 31/04/1394 ، چقدر دیر میگذره بابائی! هنوز دو ماه دیگه مونده، سلامتی باشه انشاءالله به امید خدا حدود دو ماه دیگه به این دنیای قشنگ پا میذاری و من میخوام که این دو ماه هرچه زودتر به سلامتی و خوبی بگذره. راستی پسرم ما این چند روز عید فطر رفته بودیم آزادشهر پیش بابابزرگ مامان بزرگ و خاله ها، از پسرخاله ات "امیرعباس" هم عکس گرفتم:     هفته 31ام: جای جنین آنقدر در شکم مادر کم است که جنین دیگر نمی تواند مانند گذشته آ...

سلام پسر عزیزم، گل پسر امروز 25هفته و 2روزه شدی پسرم اینروزا با تکونای قشنگت من و مامانی رو به وجد میاری و خوشحالمون میکنی یه خبر خوش، یه پسرخاله ی دیگه هم به جمع دخترخاله پسرخاله هات اضافه شد تو تا الان دو دخترخاله به نام های "ریحانه و "مریم" و دو پسرخاله به نام های "رضا" و "امیرعباس" داری  امیرعباس 1394/03/19سه شنبه تو بیمارستان حضرت معصومه (ع) شهرستان آزادشهر پا به این دنیا گذاشت ایشالله عکس امیر عباس هم میذارم   پسرم، ایشالله بسلامتی حدود یکماه دیگه هم دختر عمه ات بدنیا میاد و بعدش ایشالله بسلامتی نوبت گل پسر من "امیر علی"  ...

پســـــــــــــرم امیــــــــرعلی امروز هم گذشت، امروز 19هفته و 4روز از تشکیل گل پسرم تو شیکم مامانی گذشت تقریبا هرروز من و مامانی باهات حرف میزنیم، حرفای قشنگ، توصیه ها و آرزوها و ابراز احساساتمونو میدونم که بخوبی میشنوی و احساس میکنی بابایی   پسرم میخوام که وقتی بدنیا اومدی و بزرگ شدی باعث افتخار بابایی و مامانی بشی، میخوام از دوسالگی مثل بابات رقاص بشی ، میخوام از خردسالی بفرستمت باشگاه ژیمناستیک، بابایی دلم میخواد ورزشکار بشی، درسخون بشی، و یه چیز مهم: مثل بابایی یه پرسپولیسیه دوآتیشه بشی   بابای در کل میخوام همیشه سربلند و موفق باشی و همیشه باعث افتخار باشی و زبانزد خاص و عام...